نویسنده : مدیر سایت
دوشنبه 27 شهریور 1402
بازدید: 509
زبان : فارسی
جای خالی سلوچ
بی شک قلم هر نویسنده ایی نمیتونه شمارو جوری در داستان حل کنه که از شخصیت ها تصویرسازی کنید و باهاشون زندگی کنید،که وقتی کتاب رو بازمیکنید سفر کنیدبه دل داستان و شماهم بخشی از داستان بشید! انگار که خودنون اونجا نظاره گر اتفاقات هستید.
حس میکردم من چهارمین بچه داستانم که با اهل خونه سر زمین میره،برف روبی میکنه،هیزم جمع میکنه،سفیدکاری میکنه تنور گرم میکنه و...
این یه قلم جادوییه!
جای خالی سلوچ یکی از اثار جذاب استادمحمود دولت ابادی هست که بنظرم باتوجه به قلم شیوا و جملات قابل درک نسبت به دیگر کتابهاشون گزینه مناسبتری برای کتاب اولی هاست.
آثاری مثل اسبها از کنار یکدیگر و کلیدر با وجود جذابیت و کیفیت بالایی که دارن ممکنه برای شروع کمی شمارو گیج کنه و حالت سرگشتگی و بیقراری رو به شما القا کنه و در ابتدا باعث کلافگی بشه.
این کتاب(جای خالی سلوچ) اونقدر تاثیرگذار و جذابه که وقتی تموم میشه در وجودتون احساس میکنید یک غم رو،یک زندگی متفاوت رو تجربه کردید شما تا مدتها یک بخشی ازوجودتون رو پیش مرگان جا میزارید.
جای خالی سلوچ!
سلوچ که از همان ابتدا رفت...
نبود وانگار بود!.
تقدیر زندگی زنانی چون مرگان که در جای جای ایران حضور دارند و پابه پای مردان کارهای دشوار و سختی انجام داده و در سخت کوشی هیچ کم از مردان ندارند.
زخمی اگر برقلب بشیند تو نه میتوانی زخم را از قلبت وا بکنی و نه میتوانی قلبت را دور بیندازی.
زخم تکه ای از قلب توست،زخم اگر نباشد قلبت هم نیست.
زخم اگر نخواهی باشد،قلبت را باید بتوانی دور بیندازی.
قلبت را چگونه دور می اندازی زخم و قلبت یکی هستند.